حروف نگاری همیشه با ساختار شکنی همراه بوده است. این ساختار که زاده ی تفکر، احساس و هنر انسان است؛ برگرفته از موقعیت های مختلف زمانی مکانی نیز می باشد. اینکه انسان تنها در یک حیطه و قالب بماند؛ تغییر نکند نیز غیر ممکن است. چرا که انسان هر لحظه با یک تغییر روبروست. حال حروف و واژه ها نیز از این گردش بی دریغ نمانده و بواسطه ی فرمانروای خویش(!) گاه از این تغییرات بهره برده و گاه نیز بی سود مانده اند.حروف و اعداد در زبان فارسی همیشه با انعطاف و طناز بوده اند. گاهی گردش قلم آنها را به یک سوی کاغذ ژرف می برده و زمانی نیز به آنسوی دریای تصویر می کشانده! در زبان فارسی علارقم تمام تغییرات، حروف ذات زیبای خویش را پا برجا نگه داشته و همیشه بر سپیدی کاغذ حکم رانده اند. تا جایی که این حروف با یکپارچکی نظم و زیبایی مخاطب را ساعتها متحیر ساخته اند.
آثار پیش رو نیز با توجه به اندیشه و تفکری که وجود داشته ؛عنوان کننده واژه هایی هستند که در روزمره با آنها سرو کار داریم و بواسطه ی نوای طرح از فرم بصری متفاوتی پیروی می کنند. هر واژه بواسطه ی معنا، مفهوم و زنگ آوا ساختاری متمایز از دیگری داشته و کشش بین حروف همچنین فرم چیدمان آنها نیز در قالبی مرتبط با همان واژه شکل گرفته است.
علی دل زنده روی